دسته دختران؛ عوارض خودشیفتگی (جشنواره فیلم فجر)

به گزارش وبلاگ سیمبیان، نام خصوصیتی که منجر به خلق فیلمی چون دسته دختران شده را باید چه گذاشت؟ خودشیفتگی؟ سراب؟ ناتوانی در درک جایگاهِ واقعیِ خود؟ سهل انگاری؟ ریشه این ویژگی در یک فیلمساز چیست؟ توجه افراطی و غیرواقعی به فیلم میان مایه پیشین فیلمساز؟ اطمینان فیلمساز از این که با یک فیلمنامه آشفته هم حمایت های قابل توجهی را پشت سر خود خواهد داشت؟ دل بستن به تک لحظات گیرا به جای یک کلّیّت منسجم؟ پاسخ هر کدام از پرسش ها می تواند ترکیبی از موارد ذکرشده باشد. دسته دختران ضربه اصلی را از غلبه نگاهی خورده که جلوه گری تکنیکی را مهم تر از انسجام دراماتیک می داند.

دسته دختران؛ عوارض خودشیفتگی (جشنواره فیلم فجر)

دسته دختران، ماجرای گروه دوره دیده ای از زنان را در اولین روزهای جنگ تحمیلی روایت می نماید. آن ها در کوششند تا به نیروهای ایرانی مستقر در خرمشهر یاری نمایند اما با موانعی (چه موانع داخلی و چه کم توجهی مردان درگیر در جنگ) روبرو می شوند و باید بتوانند بر این مسائل غلبه نمایند.

فیلم از همان ابتدا دچار مشکل است. اولین سؤال این است: کدام دسته؟ چه چیزی این زنان را به هم پیوند داده است؟ بیش از این که با یک دسته روبه رو باشیم، با چند زن مجزا روبه رو هستیم که هدف اولیه گروه (این که به جبهه رفته و هر طور شده به نیروهای ایرانی یاری نمایند) برای هر کدام صرفاً بهانه ای برای رسیدن به یک هدف شخصی است. نباید فراموش کنید که در آثاری با موضوع یک مأموریت تیمی، نکتۀ کلیدی این است که شخصیت ها باید هدف بیرونی واحد و نیازهای درونی متفاوتی داشته باشند. این، الگویی است که در تمام نمونه های پیروز این دسته (از فیلم های مهم تاریخ سینما مثل هفت سامورایی و هفت دلاور تا نمونه های پیروز ایرانی مثل ماجرای نیمروز) رعایت شده است. رعایت همین نکته است که انسجامی درونی را در تمامی این فیلم ها به وجود می آورد. اما در دسته دختران عملاً هر شخصیت هدف جداگانه ای را دنبال می نماید.

مشکل دیگر، به شخصیت اصلی بازمی گردد. به مثال های ذکرشده رجوع کنیم. در تمام آن ها یک رهبر وجود دارد که تأثیرگذارترین شخصیتِ گروه است. در این فیلم هم کمایی (نیکی کریمی) قرار است چنین نقشی را ایفا نماید. اما او در مواردی منفعل ترین و تخت ترین شخصیت گروه به نظر می رسد. کمایی - به عنوان یک رهبر - شخصیت جذابی نیست و بازی بد نیکی کریمی این مشکل را مضاعف می نماید. کریمی نه تنها در مواردی با بازی اغراق شده اش به فیلم ضربه زده، بلکه حتی نتوانسته راکورد لهجه اش را حفظ کند. باورش سخت است اما کریمی در مواردی دو جمله متوالی را با دو لهجه کاملاً متفاوت بیان می نماید! مشکل پرداخت نامناسب (کمتر یا بیشتر) در دیگر شخصیت ها هم به چشم می خورد و این سؤال را پیش می آورد که چرا فیلمنامه نویسان اصرار دارند که حتماً پنج شخصیت در مرکز ماجرا قرار گیرند؟ آیا کوشش برای به تصویر کشیدنِ تیپ های مختلفی از زنان جامعه می تواند توجیه مناسبی برای پخش کردن داستان میان پنج نفر - آن هم وقتی نویسندگان توان ساخت منحنی های تحول مناسبی را برای آن ها ندارند - باشد؟ شاید اگر قیدی اصرار نداشت که به درونیات و زندگی شخصی هر پنج نفر سرک بکشد می توانستیم با فیلم موجه تری روبه رو باشیم.

دراماتیک نبودنِ ماجراهای این پنج نفر، باعث شده تا سازندگان دستۀ دختران به تمهیدات دیگری برای جلب نظر تماشاگر روی بیاورند. در این زمینه می توان لااقل به دو تمهید اشاره نمود. یکی از این تمهیدات، استفاده ابزاری از بچه ها است. عجیب نخواهد بود اگر روزی دسته دختران به عنوان یکی از رکوردداران سوءاستفاده از بچه ها برای رقیق سازی احساسات تماشاگران در تاریخ سینمای ایران مطرح گردد. هر چند دقیقه، یا کودکی کشته می گردد (و دوربین هم در بسیاری از موارد بر شرایط آن ها تأکید می نماید)، یا کودکی دارد در خیابان فریاد می زند و گریه می نماید. تمهید دیگر، انفجارهای پیاپی است. دستۀ دختران پر است از بمباران های رگباری و طولانی، و تکان های شدید دوربین. این تمهید به قدری افراطی به کار رفته که به تدریج می تواند منجر به بی حس شدنِ تماشاگر گردد. این تأکید تکرارشونده در طول فیلم، اتفاقاً نشان دهندۀ ضعف کارگردان است. وقتی تمام فیلم را از بمباران پر کنید، نتیجه می تواند کاملاً خلاف انتظارات شما بوده و تماشاگر را به تدریج به جایی برساند که تحت تأثیر این حوادث قرار نگیرد. اگر هم بعضی از لحظاتِ بمباران تأثیرگذار از کار درآمده اند، در درجه اول باید از کار قابل توجه تیم جلوه های ویژه تشکر کرد. طبعاً مدیریت اجرایی چنین صحنه هایی برای هر کارگردانی بسیار سخت و پرزحمت است و می توان کار قیدی را از این جنبه ستود اما متأسفانه کوشش فراوان با کارگردانیِ خوب تفاوت دارد. اجرای این فیلم بیشتر مرعوب نماینده است تا متناسب.

فیلم اول قیدی، ویلایی ها، اثر متوسطی بود اما می شد رگه هایی از استعداد را در کار سازنده اش مشاهده کرد. دسته دختران فرسنگ ها از ویلایی ها عقب تر است.

امتیاز نویسنده: 0.5 از 5

آخرین اخبار و مطالب چهلمین جشنواره فجر را اینجا دنبال کنید.

منبع: دیجیکالا مگ

به "دسته دختران؛ عوارض خودشیفتگی (جشنواره فیلم فجر)" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "دسته دختران؛ عوارض خودشیفتگی (جشنواره فیلم فجر)"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید